Web Analytics Made Easy - Statcounter

افزایش فشارهای اقتصادی به مردم در کنار نارضایتی‌های اجتماعی باعث شده تا دولت سیزدهم برای بهبود شرایط روزهای سختی را پیش رو داشته باشد. در حالی که این دولت سعی دارد با برخی اصلاحات داخلی و بازسازی روابط با برخی کشورهای شرقی و عربی، شرایط را تا حدودی تغییر دهد، اما بیشتر کارشناسان معتقدند که بدون خروج از فهرست سیاه FATF و احیای برجام، برنامه‌های دولت به بن‌بست خواهد رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیض مصلحت نظام نیز معتقد است که برخی مسئولان درک درستی از مسائل ایران ندارند یا هنوز به این درک نرسیده‌اند که سفره مردم به ارتباطات بین‌الملل و مسائلی نظیر FATF گره خورده است. اما سرانجام به این نتیجه می‌رسند که باید سیاست خارجی را در نظر بگیرند.

در ادامه مشروح گفتگو را با او می‌خوانید.

طی دهه‌های اخیر نقشه راه ایران در سیاست خارجی به انزوای بین‌المللی نزدیک‌ بوده و در دولت سیزدهم نیز چنین سیاستی، به‌ویژه در مواجهه با غرب تقویت شده است. این تافته جدابافته‌شدن برای ایران چه نتایجی داشته است؟

انزواطلبی بین‌المللی و تداوم آن برای ایران تبعات بسیار بدی دارد و در پی خود انزوای اقتصادی را برای کشور ایجاد می‌کند. چنین رویکردی، مهم‌تر از روابط دیپلماتیک، مشکلات اساسی در روابط تجاری ایران ایجاد می‌کند.

به‌عنوان مثال امروز اکثر کشورهای جهان عضو FATF هستند؛ چراکه دولت‌ها می‌دانند اگر عضو این سازمان نباشند و در فهرست سیاه قرار بگیرند در تجارت خارجی با مشکل جدی مواجه می‌شوند. نظیر آنچه اکنون برای ایران رخ داده و امکان مبادله پولی و مالی با بانک‌های بزرگ دنیا وجود ندارد.

به نظر می‌رسد این مسئله هنوز مورد درک دولت قرار نگرفته است. البته مسئولان دولت بهتر از هر کسی آگاه هستند که دیر یا زود باید به سمت حل این مشکل حرکت کنند؛ اما اینکه چرا تا امروز اقدامی صورت نگرفته جای سؤال دارد؟

حضور ایران در لیست سیاه FATF علاوه بر اینکه مضر است و نام ایران را در کنار کره شمالی و میانمار قرار می‌دهد، باعث می‌شود از حدود ۱۹۰ کشور دیگر جهان عقب بماند. مشخصاً چنین شرایطی معنای بدی دارد.

حتی گفته می‌شود چین که امروز دوست و برادر ایران محسوب می‌شود به مسئولان توصیه کرده که مسئله FATF را حل کنند. این موضوع برای چینی‌ها حائز اهمیت بالایی است.

به هر حال خروج از فهرست سیاه FATF شرایط خاص خود را دارد که تنها یکی از آن‌ها انجام مبادلات مالی بین‌المللی در فضایی شفاف است. آیا مبادلات مالی ایران شفاف است؟

باید از مسئولانی که تجارت خارجی را بر عهده دارند پرسید که چرا تجارت چمدانی را بر مبادله مالی شفاف ترجیح می‌دهند و در واقع لقمه را دور دهانشان می‌چرخانند؟

زمانی که می‌توان مبادلات مالی را راحت انجام داد، چرا کار را سخت می‌کنند؟! قطعاً مسئولان کشور تحلیل درستی از سازمان‌های بین‌المللی ندارند؛ اما باید نسبت به عواقب تصمیم خود پاسخگو باشند.

آیا بدون پذیرش لوایح مربوط به FATF امکان گشایش اقتصادی که دولت مدعی آن است، وجود دارد؟

راه حل مشکلات اقتصادی در ایران مختص به راهکارهای اقتصادی نیست و به شکلی جدی به سیاست داخلی و خارجی مرتبط است.

برای مثال تنش در بازار ارز که به اقتصاد کشور آسیب رسانده، علت غیراقتصادی دارد؛ با انزوای بین‌المللی که یکی از آن‌ها همین بی‌توجهی به FATF یا احیای برجام است، پول حاصل از درآمدهای نفتی ایران در اختیار کشور قرار نمی‌گیرد و طبیعی است که کشور با کسری ارز و افت ارزش ریال مواجه شود.

ضمن آنکه حتی وقتی پولی هم به کشور وارد می‌شود، اختیار هزینه‌کرد آن وجود ندارد و فقط در مواردی خاص امکان خرج آن به وجود می‌آید.

به عنوان مثال در مورد انتقال پول ایران در کره جنوبی مشخصاً با همین مشکل مواجه هستیم و سیاستی که در پیش گرفته‌اند چندان مستقلانه نیست و به نظر می‌رسد دولت احاطه‌ای بر منابع ارزی ندارد.

به طور رسمی به ما دستور می‌دهند که ارز خود را برای غذا و دارو خرج کنیم یا این پول را به پرداخت بدهی‌های خود اختصاص دهیم. عملاً در چنین شرایطی این پول‌ها نمی‌تواند دردی از اقتصاد ایران دوا کند؛ موضوعی که کاملاً توهین‌آمیز است.

آیا می‌توان گفت که موضوع FATF در بین تصمیم‌گیران کشور فراموش شده است؟

بله؛ چراکه پیگیری خاصی در این زمینه نمی‌شود. اما سرانجام مسئولان به این نتیجه می‌رسند که باید سیاست خارجی را در اولویت قرار دهند. در غیر این‌صورت چنان ضربه‌هایی به اقتصاد ایران وارد می‌شود که کشور به نقطه‌ای غیرقابل جبران می‌رسد.

شائبه‌هایی مبنی بر کمک‌رسانی ایران به روسیه در جنگ با اوکراین، موضع ضد ایرانی غرب را تشدید کرده است. آیا لازم بود در چنین شرایطی کشور دخالتی در این موضوع داشته باشد؟

باید گفت که موضع‌گیری‌های غرب یا حضور در فهرست سیاه FATF تقریباً هیچ ارتباطی به مسأله اوکراین ندارد. شروع این مسئله مربوط به مدت‌ها قبل از آغاز جنگ روسیه با اوکراین است.

به هر حال درمورد روسیه و اوکراین سیاست ایران مشخص بود. امروز هم کسانی باید پاسخگوی آن باشند که از این سیاست دفاع کردند، البته وزارت خارجه اعلام کرده که ایران دخالتی در این جنگ نداشته است.

در مجموع به نظر می‌رسد ایران در سیاست بین‌الملل همواره در زمین روسیه بازی می‌کند؛ آیا مسکو و ولادیمیر پوتین مأمن مطمئنی برای ایران هستند؟

در سیاست خارجی نمی‌توان به هیچ کشوری اعتماد کرد. روابط دیپلماتیک محل برخورد منافع کشورهاست و تمام دولت‌ها به دنبال تأمین منافع ملی خود هستند.

منافع ملی حکم می‌کند که با تمام کشورها، به‌ویژه با کشورهای مهم، تأثیرگذار و دارای تکنولوژی روز ارتباط داشته باشیم. ارتباط با روسیه و چین اشکالی ندارد، اما اینکه تنها با روسیه یا چین ارتباط داشته باشیم مشکل‌ساز می‌شود.

ایران با توجه به موقعیت استراتژیکی که دارد، چهارراه دنیاست و می‌تواند محلی برای رفت و آمدهای بزرگ بین‌المللی سیاسی و اقتصادی باشد. سیاست خارجی را باید به گونه‌ای تقسیم‌بندی کرد که کشور از چنین امتیازی بهره‌مند شود.

در شرایط فعلی آخرین وضعیت برجام چگونه است؟ آیا مذاکرات به نتیجه خواهد رسید؟

برخی می‌پرسند تفاوت اصول‌گراها با اصلاح‌طلب‌ها چیست؟ تفاوت اساسی که این دو جریان را از هم تفکیک می‌کند این است که فهم مسائل سیاسی و بین‌المللی در اصلاح‌طلب‌ها سریع‌تر اتفاق می‌افتد. اما اصول‌گراها دیرتر به چنین فهمی می‌رسند. البته بخشی از اصول‌گراها هم نشان داده‌اند که ممکن است هیچ‌گاه به چنین فهمی نرسند.

من معتقد هستم ابراهیم رئیسی پیش از رسیدن به ریاست دولت که اعلام کرد سفره مردم و مشکلات اقتصادی را به برجام گره نمی‌زند تصور دستیابی به توفیق را داشت. اما او طی دو سال اخیر متوجه شد که روابط و تجارت خارجی، تأمین ارز، فروش نفت، تبادل کالا، انتقال تکنولوژی و خروج سرمایه با همدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند.

بنابراین مطمئناً او دیگر چنین نظری ندارد. ایشان به خود من گفته است که در مورد برجام هدف انجام مذاکرات، به نتیجه رساندن آن است و نه مذاکره برای مذاکره. فعلاً مذاکراتی در حاشیه و جنوب خلیج فارس و اروپا در حال انجام است.

آیا احیای روابط ایران و عربستان را می‌توان چراغ سبزی برای احیای برجام دانست؟

همان زمان که در ایران به سفارت عربستان حمله کردند، من گفتم که این اقدام خطای بزرگی است و معلوم نیست این جریان از کجا هدایت می‌شود.

متأسفانه این اقدام هفت سال به سیاست خارجی ایران ضربه زد و ارتباط کشور با همسایگان اسلامی‌اش را مختل ساخت. تجدید روابط با عربستان بسیار مثبت است و باید زودتر هم اتفاق می‌افتاد. نه‌تنها در مورد عربستان، بلکه در ارتباط با سایر کشورهای خلیج فارس و کشورهای آسیایی و کشورهای قفقاز و آسیای مرکزی و … باید تلاش شود تا ارتباط مثبت وجود داشته باشد و روابط بین‌الملل ایران احیا شود.

انتخابات مجلس اسفند ماه برگزار می‌شود؛ با توجه به شرایطی که کشور طی حدود یک سال اخیر داشته است، میزان مشارکت را چقدر پیش‌بینی می‌کنید؟

مشارکت در انتخابات هر مقداری که افزایش پیدا کند مشروعیت نظم جمهوری اسلامی بالا می‌رود. چراکه حکومت ما جمهوری است.

اگر شورای نگهبان به طرفی حرکت کند که روز به روز نقش مردم در انتخابات کاهش پیدا کند، به همان اندازه مشروعیت جمهوری اسلامی هم کاهش می‌یابد.

من‌ امیدوارم که شورای نگهبان به این نتیجه رسیده باشد که مسیر رد صلاحیت‌ها اشتباه است. انتخابات دوره پیش ریاست جمهوری و مجلس منجر به پایین آمدن میزان مشارکت شد و هم موقعیت داخلی و هم موقعیت بین‌المللی دولت و حاکمیت را پایین آورد.

چنانچه روال به شکل سابق باشد مطمئناً مشارکت افزایش نمی‌یابد. اما اگر تصمیم بگیرند که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند و رد صلاحیت‌ها کاهش یابد به نفع کشور خواهد بود، در غیر این صورت راه به جایی نمی‌برند.

آیا اعتراضاتی که از شهریور سال گذشته شکل گرفت، همچنان ادامه دارد؟ رویکرد حاکمیت در این باره چیست؟

این موضوع را از موضع عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گویم؛ اکنون بسیاری از رویکردها باید تغییر کند. من به ضرس قاطع می‌گویم برخوردهایی که با دانشجوها یا استادان دانشگاه‌ها انجام می‌شود روز به روز دانشگاه‌ها را به طرف سنگر مخالفت هدایت می‌کند.

به زور پوشش دانشجویان را محدود و یا استادان را بازنشسته و ممنوع‌التدریس می‌کنند. برخی هم در این مدت از تحصیل و تدریس محروم شدند.

دانشگاه مهم‌ترین بخش علمی و نخبگی مملکت است؛ متأسفانه همین برخورد با روزنامه‌نگاران، ورزشکاران، هنرمندان و … هم دیده می‌شود.

رفتارها به گونه‌ای است که بخش فرهیخته جامعه را کاملاً از شرایط ناراضی می‌سازد. از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی باعث می‌شود توده مردم ناراضی شوند.

چنین وضعیتی برای کشور هشدارآمیز و خطرناک است. ‌از این رو امید می‌رود روش‌های مدیریتی تغییر کند و بینش حاکم به بینش فرهنگی تبدیل شود. باید با مردم، فرهیختگان، ورزشکاران و هنرمندان برخورد فرهنگی شود.

۲۱۶۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1796215

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: مجمع تشخیص مصلحت نظام برجام توافق هسته ای ایران روسیه اف ای تی اف FATF چین مشکلات اقتصادی سیاست خارجی بین المللی برای ایران فهرست سیاه سیاه FATF

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۹۳۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!

سازوکار تخصیص ارز چگونه باید باشد؟ شاید این مهم‌ترین سؤال در شرایط فعلی است که با هر بار رم‌کردن ارز، فشار بر ملت مضاعف و فریادشان بلند می‌شود. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، چالش‌ها از نظر سیاست تخصیص ارز و مدیریت بهینه منابع ارزی، به‌ویژه در زمینه سیستم ارزی چند‌نرخی، همچنان باقی است. تخصیص نادرست منابع ارزی با اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی موجب شده است منابع ارزی به جای اینکه در جهت رشد اقتصادی هزینه شوند، بیشتر به واردات کالا‌های اساسی تخصیص یافته که نه تنها نتوانسته است قیمت واقعی کالا‌ها در بازار آزاد را کنترل کند بلکه در حال حاضر همه کالا‌ها با قیمت نزدیک به دلار بازار آزاد معامله می‌شوند و تنها این تخصیص ارز، رقیب بازار تولیدات داخلی شده و رشد اقتصادی را محدود و مزایای بالقوه دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیت‌سازی داخلی را تضعیف کرده است. به منظور به حداکثر رساندن سهم بخش انرژی در توسعه اقتصادی و درآمد‌های ارزی، پرداختن به مسائل مربوط به سیاست ارزی، تخصیص منابع و برنامه‌ریزی اقتصادی ضروری است. در حالی که به دنبال تقویت تولید داخلی و رشد اقتصادی هستیم، اطمینان از تخصیص منابع ارزی به شیوه‌ای استراتژیک و کارآمد بسیار مهم است. این امر شامل اجتناب از یارانه‌های ارزی غیرضروری برای واردات است که می‌تواند تولید داخلی را خفه کند، اتکا بر کالا‌های خارجی را افزایش و ذخایر ارزی را کاهش دهد. 

اتکا بر دیپلماسی هوشمند انرژی و استفاده حداکثری از ظرفیت دانش داخلی نقشی مهم در ارائه کمک‌های ارزی قابل توجه به ایران به ویژه در مواجهه با چالش‌های اقتصادی ناشی از تحریم‌های بین‌المللی داشته است. رویکرد دولت در بخش انرژی که با تمرکز بر اهرم‌گذاری تخصص داخلی، توسعه بازار و بومی‌سازی فناوری مشخص می‌شود، نه تنها تاب‌آوری انرژی کشور را تقویت، بلکه به درآمد ارزی و رشد اقتصادی نیز کمک کرده است. 

 ایران با بهره‌گیری از دانش و منابع داخلی کشور توانسته است وابستگی خود را به فناوری‌ها و تخصص‌های خارجی کاهش دهد و از این طریق ارز ارزشمندی را در داخل کشور حفظ کند. بومی‌سازی فناوری و استفاده از استعداد‌های داخلی نه تنها توانمندی‌های انرژی ایران را افزایش داده، بلکه از خروج ارز به‌ویژه در شرایط نااطمینانی اقتصادی و تحریم‌ها جلوگیری کرده است. این تمرکز استراتژیک بر ظرفیت‌سازی داخلی و بومی‌سازی فناوری، ایران را قادر ساخته است ثبات و استقلال اقتصادی خود را در برابر فشار‌های خارجی حفظ کند. 

 دولت باید به جای تداوم سیاست ارز چندنرخی با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک که کالا‌های ضروری را با قیمت‌های بهینه در انتهای زنجیره مصرف در اختیار خانوار‌ها قرار می‌دهد، به سمت استفاده بهینه از منابع ارزی خود جهت توسعه اقتصادی سوق یابد. علاوه بر این، حرکت به سمت نرخ ارز واحد با قیمت‌گذاری تعادلی می‌تواند به ثبات بازار ارز نیز کمک شایانی کند. 

اتکای ایران بر دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیت‌سازی داخلی در ایجاد درآمد‌های ارزی و حفظ رشد اقتصادی در زمان‌های چالش‌برانگیز تشدید تحریم کشور مؤثر بوده است. دولت باید به جای اعطای ارز ارزان‌قیمت به واردات که خود باعث سرکوب تولید داخل، افزایش واردات و به خطر افتادن امنیت غذایی و نابودی منابع ارزی کشور خواهد شد، تمرکز خود را بر حمایت هوشمند از سبد هزینه خانوار قرار دهد و منابع ارزی را صرف توسعه اقتصادی و تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز کند. باید دولت با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک، معادل کالای موردنیاز بهینه هر خانوار را در اختیار هر نفر قرار دهد و از طرف دیگر به سمت تک‌نرخی‌شدن ارز کشور با قیمت تعادلی بین بازار آزاد و بازار مبادله ارزی حرکت کند. 

بازگشت امضا‌های طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور!

محمدعلی شایان‌اصل، کارشناس اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص بهینه منابع نفتی کشور به «جوان» می‌گوید: تخصیص نادرست منابع و تداوم نظام ارزی چندنرخی در اقتصاد مانع رشد اقتصادی ایران شده و به هدررفت منابع ارزی و تضعیف درک عملکرد اقتصادی کشور منجر شده است، از همین رو تخصیص منابع و برنامه‌ریزی اقتصادی برای منابع ارزی حاصل از نفت ضروری است. ایران با تمرکز بر تخصیص استراتژیک منابع ارزی به سمت تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز با ارتقای تولید داخلی و کارایی اقتصادی خود، می‌تواند بر چالش‌های ناشی از یک نظام ارزی پراکنده و چندنرخی بدون هیچ چشم‌انداز مشخصی فائق آید. 

این کارشناس حوزه اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص منابع نفتی در جهت تکمیل زنجیره ارزش نفت اظهار می‌کند: توسعه پتروپالایشگاه‌ها و تکمیل زنجیره ارزش نفت با دلار‌های نفتی برای رشد اقتصادی در ایران حیاتی است، با این حال سیاست اشتباه ارزی و تخصیص نادرست منابع ارزی، توانایی کشور را در استفاده کامل از منابع انرژی برای توسعه اقتصادی محدود کرده است. برای بازگشایی ظرفیت رشد اقتصادی، اولویت دادن به تخصیص مناسب منابع ارزی به ویژه در سال منتهی به جهش تولید و مشارکت مردم ضروری است. با پرهیز از یارانه‌های ارزی غیرضروری برای واردات نظیر اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی از سوی بانک مرکزی ایران می‌توان اطمینان حاصل کرد که از منابع ارزی به طور مؤثر برای ارتقای تولید داخلی، افزایش رشد اقتصادی و تضمین آینده انرژی کشور استفاده می‌شود. 

وی ادامه می‌دهد: اعطای ارز ارزان به واردات، ضمن سرکوب تولید داخلی و به خطر انداختن امنیت غذایی، مانع توسعه اقتصادی و خودکفایی ایران شده است. تخصیص یارانه‌های فرایندی و سرکوب قیمت‌های نسبی تأثیر مخربی بر بخش کشاورزی داشته و باعث از‌دست‌دادن خودکفایی و تاب‌آوری اقتصادی شده است. علاوه بر این، پدیده مخرب اقتصاد یارانه‌ای، چالش‌های پیش‌روی اقتصاد ایران را تشدید کرده و به تخصیص نادرست منابع منجر خواهد شد که مانع رشد اقتصادی کشور و تخصیص صحیح منابع در جهت توسعه زنجیره ارزش خواهد شد. 

وی در پایان خاطرنشان می‌کند: از همه مهم‌تر اینکه نرخ ارز 28 هزارو 500 تومانی دوباره امضا‌های طلایی ارزی را به کشور بازگرداند و دوباره مسئله رانت، حرف اول را خواهد زد. حال که قیمت دلار در بازار آزاد به بیش از دو برابر ارز 28 هزارو 500 تومانی رسیده و بیش از 20 میلیارد دلار ارز 28 هزارو 500 تومانی اعطا شده است، متوسط قیمت مبادله‌ای کالا‌های اساسی در سطح بازار نزدیک به قیمت ارز بازار آزاد و 65 هزار تومان است و سیاست تخصیص ارز چندنرخی کاملاً غیرعملیاتی است و تنها موجب بازگشت امضا‌های طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور خواهد شد.

منبع:‌جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • بدهی خارجی ایران کمتر از ۲۶ کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی شد
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • دعوت معاون استاندار فارس از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی
  • کالا‌های اساسی با وجود پرداخت ارز ترجیحی با قیمت ۲ تا ۳ برابری به دست مردم می‌رسد
  • تسهیل گری برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی از وظایف مناطق آزاد است
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • پذیرش دانشجویان خارجی نمایشی از مرجعیت علمی مراکز دانشگاهی